کد مطلب:90468 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

دوری پرواپیشه از مکر و نیرنگ











«لیس تباعده بكبر و عظمه و لا دنوه بمكر و خدیعه»

واژه ها

تباعد: ضد تقارب است و برای این دو حدی معین وجود ندارد و در امكنه و امور معقول جاری است.

كبر: حالتی است كه به انسان اختصاص دارد، به این صورت كه خود را از دیگران برتر و بزرگتر بپندارد، بزرگی فروختن و خودگرفتن است.

عظمت: بزرگی قدر و مرتبه، كبر و نخوت، عظمت فروختن، تكبر نمودن، نخوت فروختن.

مكر: خدعه كردن و فریفتن است.

[صفحه 540]

«المكر: صرف الغیر عما یقصده بحیله و ذلك ضربان: مكر محمود و ذلك ان یتحری بذلك فعل جمیل و علی ذلك قال: «و الله خیر الماكرین.» و مذموم و هو ان یتحری به فعل قبیح قال: «و لا یحیق المكر السیئی الا باهله.»:

مكر: منصرف ساختن كسی از آنچه را كه خواهان است، با حذافت و اندیشه و این یا محمود است و یا مذموم، مكر پسندیده آن است كه غیر را از فعل قبیح به فعل جمیل انصراف بخشد و مذموم آن است كه در جستجوی فعل ناپسند باشد «و الله خیر الماكرین» مثال اول و «و لا یحیق المكر السیئی» مثال دوم است.

خدعه: مكرورزی و دستان آوری است. «الخداع انزال الغیر عما هو بصدده بامر یبدیه علی خلاف ما یخفیه.»: خداع و خدعه: خواسته ی كسی را وارانه نشان دادن است، به اینكه حقیقت را از او پنهان نماید و غیر واقع را به جای واقع به او معرفی كند.

ترجمه: دوری پرواپیشه از روی تكبر و خود برتربینی نیست، چنانكه نزدیكی او نیز، به خاطر مكر، خدعه و نیرنگ نخواهد بود.

شرح: با جمع بندی و توضیح لغات، شرح این جمله، به گونه ای تفسیر و توضیح عبارت سابق الذكر است، یعنی نزدیك شدن و فاصله گرفتن پرواپیشه از غیر، است هر یكی علتی جداگانه دارد. علت تباعد، زهد و خودنگهداری است، به اینكه چشم طمع، به دارایی كسی، ندوخته و در این راستا عفت و بزرگواری خود را، به رایگان از كف نمی دهد و علت تقارب، لطف و احسان به دیگری است كه این هم از صفات ویژه ی پرواپیشگان است، پس علت تباعد، تكبر و بزرگ فروشی و خود را از غیر برتر دیدن و رتبه ی خود را بالاتر نگریستن نیست، چنانكه علت، دنو و نزدیكی، فریفتن و خدعه كردن نمی باشد.

به هر حال پرواپیشگان، در روابط اجتماعی، اصول و اخلاق اسلامی را، رعایت

[صفحه 541]

می كنند و در قطع و كناره گیری، به اصل زهد، تكیه دارند كه محور بسیاری از فضائل است و در ارتباط و همزیستی نیز، به اصل دیگری كه آن، محبت و رحمت است، تكیه می كنند كه آن هم به جای خود، حلال بسی مشكلات می باشد هرگز، تكبر و خودنگری، در قاموس زندگی آنها، واژه ای ندارد و فریبكاری و خدعه كه از صفات منافقان است، در شئون حیاتی آنها، راهی نخواهد داشت.


صفحه 540، 541.